دولت جدید ترامپ و امید کاذب آیت‌الله برای برنامه جامع اقدام مشترک


یک اشتباه استراتژیک از سوی آیت‌الله و یارانش: رژیمی در آشفته‌حالی

تاکتیک آیت‌الله برای جایگزینی تیم محافظه‌کار رئیس‌جمهور فقید رئیسی، که تنها تحصیلات ابتدایی داشت، با تیم به اصطلاح اصلاح‌طلب خود برای احیای برنامه جامع اقدام مشترک (برجام)، احتمالاً با دیوار مقاوم ترامپ برخورد خواهد کرد.

تخریب اخیر حماس در غزه، برچیده شدن حزب‌الله لبنان و سرنگونی رژیم اسد در سوریه، رژیم تئوکراتیک جمهوری اسلامی ایران را در وضعیتی بی‌سابقه و لرزان قرار داده است. این تحولات نه تنها موقعیت چیزی بنام جمهوری اسلامی  را در منطقه متزلزل کرده، بلکه فشارهای فزاینده‌ای از سوی جامعه بین‌المللی به رهبری ایالات متحده تحت تأثیر رئیس‌جمهور ترامپ و نارضایتی‌های فزاینده مردم ایران به رژیم آیت‌الله وارد کرده است.

ترامپ و دولتش کاملاً از وضعیت ضعیف آیت‌الله آگاه هستند، وضعیتی که با تحولات اخیر منطقه‌ای و جهانی به طور چشمگیری بدتر شده است. اگر مذاکرات آینده‌ای صورت گیرد، شرایط احتمالاً از طرف امریکا به نمایندگان جمهوری اسلامی، از جمله افرادی چون پزشک‌کیان، عباس عراقچی و محمدجواد ظریف، دیکته خواهد شد و مجال زیادی برای چانه‌زنی باقی نخواهد ماند. حتی در این صورت، چنین مذاکراتی ممکن است برای نجات آیت‌الله، یارانش یا جانشینانشان, از فروپاشی جمهوری اسلامی کافی نباشد.

مذاکره برای بقای رژیم: رژیمی مستاصل

رهبری جمهوری اسلامی که اکنون در گوشه‌ای گیر کرده و درمانده است، دوباره خود را در موقعیتی برای مذاکره با ایالات متحده و سه قدرت بزرگ اروپایی — بریتانیا، فرانسه و آلمان — بر سر جاه‌طلبی‌های هسته‌ای، برنامه‌های موشکی و شاید مهم‌تر از همه، «روح» چنین توافقاتی، یعنی حمایت از تروریسم منطقه‌ای و بین‌المللی، می‌یابد.

این مذاکرات نه تنها به موضوع غنی‌سازی اورانیوم در سطح تسلیحاتی و توسعه موشک‌های بالستیک برای حمل کلاهک هسته‌ای می‌پردازد، بلکه شامل نگرانی‌های وسیع‌تری در مورد امنیت و ثبات منطقه‌ای و جهانی است. رژیم آیت‌الله با فشارهای فزاینده‌ای برای مقابله با نقش بی‌ثبات‌کننده خود مواجه است، از تأمین مالی میليشیاهای نیابتی گرفته تا تداوم درگیری‌ها در خاورمیانه و فراتر از آن، که به طور فزاینده‌ای آن را در سطح جهانی منزوی کرده است.

این همچنین به نقش جمهوری اسلامی به عنوان متحد اصلی پوتین در برابر اوکراین و سرکوب مستمر آرزوهای مردم ایران برای آزادی و تغییر مربوط می‌شود. با هم‌پیمانی نزدیک با پوتین، آیت‌الله اشتباه استراتژیک بزرگی مرتکب شده است.

حالا که نشانه‌هایی از یک مصالحه احتمالی بین پوتین و ترامپ وجود دارد و کشورهای اروپایی هم به طور قابل درکی به دنبال راه‌حلی هستند، آیت‌الله خود را به طور فزاینده‌ای در حال انزوای بیشتر می‌یابد. اگر چنین توافقی صورت گیرد، جمهوری اسلامی در خطر مصالحه شدن قرار خواهد گرفت و رژیم را درایران در معرض خطر سقوط قرار خواهد گرفت، جایی که مردم ایران به مبارزه برای بازپس‌گیری کشور و حقوق حاکمیتی خود از دست 45 سال استبداد تئوکراتیک ادامه می‌دهند.

این اشتباه استراتژیک، شکنندگی موقعیت رژیم و فشار فزاینده از سوی نیروهای خارجی و داخلی را برجسته می‌کند. قمار آیت‌الله برای هم‌پیمانی با پوتین, و در حال مضاعف و فشار برای آزادی داخل ایران, بوده است و زمینه را برای یک لحظه حیاتی در تاریخ معاصر کشور فراهم کرده است.

این مذاکرات ادامه‌ای بر تلاش‌های شکست‌خورده متعدد از دوران رئیس‌جمهور اوباما و تشدید آن تحت ریاست جمهوری ترامپ، که دولتش تحریم‌های سختگیرانه‌ای تحت کمپین «فشار حداکثری» وضع کرد، خواهد بود. باوجود سال‌ها رفت‌وآمد دیپلماتیک، ماهیت این گفتگوها تغییری نکرده است: این مذاکرات نه در راستای منافع مردم ایران و کشورش بلکه تلاشی از سوی آیت‌الله و حلقه درونی‌اش برای حفظ بقای خودشان است.

مذاکره بدون منافع ملی

این تصویر اشتباه اصولاً ماهیت مذاکرات را تغییر می‌دهد. به جای خدمت به مردم ایران یا حفظ منافع ملی‌شان، رژیم از این مذاکرات برای خرید زمان و حفظ قدرت خود استفاده کرده است. در این مسیر، به قدرت‌های بین‌المللی، از جمله اعضای آژانس بین‌المللی انرژی اتمی (IAEA) و اعضای دائمی شورای امنیت سازمان ملل با حق وتو، مانند روسیه و چین، اجازه داده است تا از این موقعیت برای منافع ژئوپلیتیکی خود بهره‌برداری کنند.

مفهوم «روح» مذاکرات — اصطلاحی که در طول این گفتگوها به طور مکرر استفاده شده است — برای جمهوری اسلامی چیزی جز یک نقاب نبوده است. هدف واقعی رژیم همیشه حفظ قبضه قدرت خود، حتی به قیمت انزوای بیشتر ایران در سطح جهانی و ویرانی اقتصاد آن بوده است.

پایان بازی: بقای رژیم در تردید

وضعیت مستاصل رژیم اکنون بیشتر از هر زمان دیگری روشن است، هم برای دشمنانش در غرب و هم برای مردم ایران. سقوط نیابتی‌های آن در منطقه — حماس، حزب‌الله و سوریه اسد — اعتبار و نفوذ رژیم را به شدت کاهش داده است. در همین حال، ایرانیان همچنان به اعتراض برمی‌خیزند و خواستار آزادی و پایان سلطنت تروریسم رژیم هستند.

سوال اکنون این نیست که آیا آیت‌الله‌ها سقوط خواهند کرد یا نه، بلکه این است که چه زمانی و چگونه. ایالات متحده و متحدانش احتمالاً هیچ توافقی را که به رژیم اجازه دهد ادامه جاه‌طلبی‌های هسته‌ای یا حفظ تلاش‌های بی‌ثبات‌کننده خود در منطقه را بپذیرد، نمی‌پذیرند. به همین ترتیب، مردم ایران حاضر به تحمل آینده‌ای که رژیم و یارانش تحت پوشش اصلاحات یا مذاکره در قدرت باقی بمانند، نخواهند بود.

جمهوری اسلامی از موقعیتی ضعیف در حال مذاکره است، با هیچ چیز بیشتر از وعده‌های توخالی برای ارائه. جهان، به رهبری ایالات متحده، به نظر می‌رسد که آماده است تا اطمینان حاصل کند که این آخرین حرکت رژیم باشد، و مردم ایران از همیشه نزدیک‌تر به بازپس‌گیری کشور خود از چنگ استبداد هستند.

Comments

Popular posts from this blog

The earthquake in Damascus was profoundly felt in Tehran, shaking the fragile confidence of the Ayatollah and his regime

زلزله دمشق به‌طور عمیقی در تهران احساس شد و اعتماد متزلزل آیت‌الله و رژیم او را به لرزه درآورد.

قمار آیت‌الله‌ها در کازینوی پوتین و شگفتی‌های سال ۲۰۲۳